اشتباهات کلامی والدین
کودکان از حدود دو و نیم سالگی سوالات زیادی از پدر و مادر خود می پرسند و می خواهند چگونگی و چرایی هر چیزی رو بدونن برای مثال می پرسند چرا شب آسمون سیاه؟ من چطوری به دنیا اومدم ؟چرا ما به دستشویی نیاز داریم؟ غذایی که میخوریم کجا میره؟ و ….
والدین در پاسخ به سوالات بی پایان کودکان نباید پاسخ های گمراه کننده غلط یا با هم بدهند زیرا وقتی بزرگتر شود و به پاسخ پرسش هایش برسد طرز فکرش نسبت به پدر و مادر و اطلاعات آنها تغییر میکند از والدین باید کودک شان را راهنمایی کند و در حد فهم و درک بچه پاسخ کوتاه دهند یا او را به کتاب یا اینترنت ارجاع بدهند و بگم بیا با هم جواب سوال تو از اینترنت سرچ کنیم
ایجاد احساس شرم با سرزنش کردن کودک
کودک سرشار از انرژی است امیر به کنجکاوی و افزودن تجربه خود دارد پس دست به فعالیت های متعدد میزند تا همه چیز را امتحان و تجربه کند ممکن است در این حال رفتار هایی کند که از نظر اطرافیان اشتباه باشد برخورد والدین و اطرافیان با رفتار کودکان در ایجاد احساس کودک نسبت به خودش بسیار مهم است
ایجاد احساس شرم به این معناست که طوری با کودک رفتار بشه که کودک با خودش فکر میکنه که من بدم که این کار بد رو انجام دادم. این احساس به شخصیت و هویت انسانی او بتمن وارد میکند در صورتی که والدین باید با برخورد صحیح خودشون به کودک بفهمند که رفتار او زیر سوال نه خود او
برای مثال وقتی کودک روی مبل می پرد به او نگویید همه وسایل خانه را تو خراب کرده اید بلکه باید به او بگویید روی مبل پریدن کار خوبی نیست میتونی روی بالش ها بپری همیشه راه جایگزین هم بهش معرفی کنید تا دستور شما را عملی کنه
احتمالا باید تجربش داشته باشید که وقتی از سر صبح به علت کار اشتباه کودک سرزنش می کنی و برچسب بچه بد بهش میزنیم تا انتهای شب تعداد کارهای اشتباه او بیشتر و بیشتر میشه و دیگه شما کلافه میشی از دستش طوری که حتی خیلی از از رفتارهای بدش برای جلب توجه و کاملاً از روی عمد و لجاجت انجام می شود
پس وقتی کودکان و خطا انجام میده کار اشتباهش زیر سوال ببرید نه شخصیتشون
کلمه بچه بد، بچه بی تربیت از زبون تون بندازیم بیرون
بازم تاکید می کنم هیچ موقع دنبال مقصر نباشید
اگه بچه احساس تحقیر یا شرم پیدا کرد پدر و مادر باید بفهمند که او رو دوست دارند
نصیحت کردن
نصیحت کردن یعنی پدر و مادر پیوسته رفتارهای مثبت و منفی کودک رو بهش یادآوری میکنند و تذکر میدن قضیه آموزش دادن نیست برای مثال یه بار میگن دختر خوبی باش اتاقت باید تمیز باشه قانون رعایت کن
پدر و مادر باید با رفتارشون و بعدش تشویق کردن کودک خصوصیات خوب را به رفتار تو اون تبدیل کند این رفتارها بعدا دوباره عادت تبدیل میشه اگه بچه ها عادت کنن که مدام از شما نصیحت بشنوه همیشه منتظر میمونه تا تذکر دریافت کنه و یه ذکر دریافت نکرد این کار را انجام نمیدهد یا ممکنه مدل دیگه ای رو انتخاب کنه کلافه میشه و به نصیحت های شما توجه نمی کند
او احساس میکنه که پدر و مادر همیشه از من ناراضی هستند
به جای نصیحت کردن باهاش همراه باشید و یک کار را با هم انجام بده تا به رفتار تبدیل بشه
پیامد نصیحت زیاد کردن این هست که کودک فکر میکنه از عهده هیچ کاری بر نمیاد و اعتماد به نفسش از دست میده در نتیجه از مسئولیت فراری میشه
تهدید کودک
تهدید به تنبیه دم دستترین روش تربیتی بچه هاست، وقتی والدین کودک را تهدید می کنند به او قول تنبیه و توبیخ میدن. این مورد وقتی خیلی داره تکرار میشه و معمولا والدین از روش های مختلف برای سر به راه کردن بچه شون استفاده نمی کند دیگه بچه انگیزهای برای متوقف کردن رفتارش نداره پس به کارش ادامه میدهد که منجر به لجبازی می شود
چی گفتیم؛ گفتیم تهدید زیاد منجر به لجبازی کودک میشود
وقتی کودک ها را اشتباهی میکنه به جای تهدید کردن اولین چیزی که به ذهنتون میرسه به احساس ارزشمند بودن بدید بهش انگیزه بدید که توانایی این داره که کار درست را انجام بده و بهش حق انتخاب بدهید مثلاً چه جوری
به جای اینکه بگیم چون خواهر تو زدی پارک نمیریم باید بگیم اگه دوباره با خواهرت بازی کنی پارک میریم میخوای پارک بری میدونی چطوری با خواهرت بازی کنی که دعوات نشه؟
دروغ گفتن به بچه
کودکان تا ۶۷ سالگی هر چیزی را باور و در ذهن خودشان تصور می کنن
گاهی والدین و مربیان آموزشی نا آگاهانه از این راه برای حرف شنوی کودکان استفاده می کند این کار بسیار اشتباه چون با افزایش سن بچه و گاه شدنش اعتماد و اطمینان و او به شما از بین میره و دروغ گفتن را هم یاد میگیره
کسی که دروغ شنیده دروغ گفتن براش آسون میشه
ولی گاهی لازم است که بچه حقیقت را ندونه آن موقع چیکار کنیم؟
بهتره توی این مواقع از حواس پرتی استفاده کنید تا کودک اون مورد فراموش کنه
یا به سمت کار درست هدایتش کنید
مثلاً در نظر بگیریم شخصی پشت در خونه شماست و شما نمی خواهید در براش باز کنی… نباید به بچه بگویید باز نمیکنم تا فکر کنه ما خونه نیستیم باید به بچه بگیم درو باز نمیکنم چرا الان شرایطشو ندارم من دوست ندارم که باز کنم
عدم قاطعیت والدین
عاطفه در مواقع ضروری که خواسته کودک برای او یا دیگران خطری داشته باشد وقتی بچه چیزی رو میخواد و برای شما امکان فراهم کردن و در دسترس قرار دادنش نیست شروع میکنه به اصرار گریه کردن جیغ زدن و بهانه جویی در این حال اشتباه ترین کار اینه که تسلیم بشید چون شما به او یک بار نه گفتید.. این نه شما تا انتها باید نه بمونه قاطع باشید و رفتارهاش بی توجهی کنید کودک بعد از چندبار متوجه میشه که مادر یا پدر تسلیم نمیشن و دست از این کارش بر میداره
تسلیم کلامی
گاهی والدین با کلامشون تسلیم میشن برای مثال اگه بگویید بسه سرم درد گرفت خسته شدم کودک توجه لازم را کسب کرد و آن چیزی که دوست داشته و منتظرش بوده را شنیده. اونقدر گریه ادامه میده تا این کلمه ها را از مادرش بشنود
در این مواقع بدون هیچ کلامی حتی هیس و بدون هیچ رفتاری حتی اخم مثل کسی که نمیبینه میشنوه محل و ترک کنید کودک بعد از چند ثانیه وقتی میبینم کسی بهش توجه نداره گریه اش قطع شد
دوباره تاکید می کنم به دلیل رشد نیافته بودن کودک ممکنه بعضی خواسته هاش نامعقول و دست نیافتنی یا آسیب زننده باشد در اینجور خواسته ها شما باید قاطعیت داشته باشید
…
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی مثل همیشه😊😊
عااالی